اسفند ۱۳۹۳ و فروردین ۱۳۹۴

گمانم به‌خاطر بالاتر رفتن سنم، در طول سفر حس می‌کردم دیگر قرار نیست چندان از این کارها بکنم. سفری ده‌ساعته با اتوبوس به یک ناکجاآباد. پشت هم شهرهای وحشتناک. حس می‌کردم می‌خواهم خوب بفهمم‌شان، چون ذات خداحافظی این‌طوری ا‌ست. این را هم بگویم که این تصویر که از پنجره بیرون را نگاه ‌کنید و هم‌زمان با چیزهای آن بیرون، چهره‌ی خودتان را هم ببینید، تجربه‌ای نیست که درباره‌ی هر سفري صادق باشد.