اخبار | دوره‌ی دوم

جوایز ادبی در دوره‌ها و زمینه‌های مختلف تاثیرات متفاوتی داشته‌اند. وقتی جایزه‌های خصوصی به راه افتادند، اولین تاثیر خود را در فروش کتاب‌ها نشان دادند، مثلا اگر کتابی جایزه گلشیری را گرفته بود، حتما خیلی زود به چاپ دوم می‌رسید. دراین ده دوازده سال اتفاقات زیادی درمورد جایزه‌های ادبی افتاد و بعدها دیگر این جایزها تاثیری در فروش کتاب‌ها نداشتند، شاید به این خاطر که کیفیت کتاب‌ها پایین آمد و انتخاب‌های داوران نتوانست خواننده را هم راضی کند. با گذشت سالیان کم کم شور و شوق اولیه این جایزه‌ها هم از بین رفت، چون ما معمولا خیلی سریع درست به کاری می‌زنیم و زود هم خوشحال یا ناامید می‌شویم.
به همین خاطر اندک جایزه‌هایی هم که باقی مانده، اغلب حرف وحدیث‌هایی به همراه دارد و عکس‌العمل‌ها نسبت به این جایزه‌ها دیگر تنها ادبی نیست و موضعگیری‌های سیاسی را هم شامل می‌شود. در گذشته هچنین جایزه‌ها همدیگر را پوشش می‌دادند، یعنی اگر کتابی دریک جایز‌ه‌ای دیده نمی‌شد، در جایزه دیگری مطرح می‌شد و در برخی موارد نیز یک کتاب در چند جایزه انتخاب می‌شد. حداقل فایده‌اش هم این بود که کتاب‌های قابل خواندن اسم برده می‌شدند. اما در حال حاضر شاید حداقل فایده جایزه‌های ادبی مثل جایزه داستان تهران این باشد که تحرکی در جامعه ادبی ایجاد می‌کند و باعث نشاطی می‌شود که واقعا کمبودش را احساس می‌کنیم. این جایزه می‌تواند برای جوانترها انگیزه ایجاد کند که در فضای خموده ادبی این سال‌ها، کارشان را با نشاط‌‌‌تر ادامه بدهند.
در کنار این‌ها موضوعی بودن جایزه داستان تهران هم باعث می‌شود افکار نویسنده تمرکز بیشتری بر روی مساله شهر و شهرنشینی داشته باشد. بعضی از این داستان‌ها ممکن است به ساختار و برخی به روابط آدم‌ها درون این ساختار بپردازند و برخی دیگر نیز ناخواسته به فاصله‌ای که ما با شهرنشینی داریم اشاره خواهند داشت. فکر می‌کنم یکی از مسائل خیلی مهم در داستان‌نویسی امروز ایران نسبت فرد با شهر و شهرنشینی است. چون داستان مدرن محصول زندگی شهری است و ما در زمینه شناخت تاثیرات متقابل شهر و شهروند کمبودهای زیادی داریم. ما هنوز پاسخ مشخص برای این پرسش‌ها پیدا نکرده‌ایم که آیا هنوز همان روابط سنتی را درون ساختاری که به شکل مصنوعی می‌کوشد مدرن باشد، رعایت می‌کنیم یا اینکه توانسته‌ایم خودمان نیز همپای این ساختار مدرن، انسان‌ها شهری به مفهوم امروز آن باشیم.
ادبیات در این زمینه نیز مثل سایر موضوعات می‌تواند یک گاه جلوتر از روانشناسی و جامعه‌شناسی قدم بردارد و خوراک ذهنی برای بقیه رشته‌ها فراهم کند. درواقع ادبیات می‌تواند کمبودها را پیدا کند و به این پرسش‌ها پاسخ بدهد که انسان شهری ایرانی چقدر به انسان شهری که امروز درجهان تعاریف خودش را دارد نزدیک شده است، یا شهر ما چقدر از مولفه‌های شهرهای بزرگ را داراست و نقاط روشن و تاریک آن کدام است. این‌ها می‌تواند از خلال داستان‌هایی با محوریت شهر تهران روشن بشود.
به همین خاطر امیدوارم این جایزه ادامه پیدا کند، چون تداوم جوایز ادبی همواره مورد سوال است. اما چنین نهادی که سرمایه مالی و انسانی خوب و انگیزه بالایی هم دارد، اگر سیاست‌های کلان آن تغییر نکند، می‌تواند در طی سالیان تاثیرات بسیار خوبی داشته باشد. دراین دو دوره هم جایزه خیلی خوب و آبرومندانه برگزار شد و جوان‌ها بسیار از آن استقبال کردند. به نظرم جایزه داستان تهران می‌تواند در پیدا کردن شکاف‌های امروز میان شهر شهروند و همچنین بسیاری از خلاهای روانی آدم‌ها و مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی‌شان کمک بزرگی باشد. بخصوص اضافه کردن بخش رمان چشم‌انداز خوبی را پیش رو می‌گذارد، چون مشکلات ما درساختار داستان دراین حوزه بیشتر دیده می‌شود.

* منبع: روزنامه ایران

این‌جا هستید: داستان » داستان تهران » اخبار » دوره‌ی دوم » فرشته احمدی: داستان تهران روابط ما و شهرمان را کشف می‌کند
« مطلب قبلی:
مطلب بعدی: »

نظر شما

(لازم)