Sinadadkhah1

سینا دادخواه که در اولین دوره جایزه «داستان تهران» شایسته تقدیر شناخته شده، معتقد است باید موضوع شهر بیش از خود داستان در این جایزه مورد اهمیت قرار بگیرد.

نویسنده کتاب «زیباتر» در گفت‌وگو با ستاد خبری دومین دوره‌ي «جایزه داستان تهران» گفت: باید معیارهای داوری بر شکل درست و دقیق‌تری از شهرنگاری تمرکز داشته باشد، چون اگر معتقدیم که چیزی به نام ادبیات شهری وجود دارد، بهتر است معیارهای آن را نیز آشکارا بیان و ارزش‌گذاری کنیم تا داوران نیز براساس همین معیارها دست به انتخاب آثار بزنند.

وی افزود: به نظرم باید داستان‌هایی انتخاب شوند که درآن‌ها شهر بیش از داستان مورد اهمیت قرار گرفته است، یعنی اگر داستانی داریم که سیمای درخشان، جذاب و متفاوتی از شهرتهران ارائه می‌دهد، گیرم که عناصر داستانی ضعیف‌تری به نسبت دیگر داستان‌ها داشته باشد، باید آن را بر داستانی که عناصر فنی را خیلی خوب رعایت کرده، اما تهرانش، تهرانی پیش پاافتاده و عادی است، مقدم دانست.

نویسنده‌ي رمان «یوسف‌آباد، خیابان سی‌و‌سوم» درکنار هم قرار گرفتن هر دوی این معیارها را رویایی دست‌نیافتنی دانست و گفت: البته وقتی از مقدم بودن شهرنگاری بر عناصر داستانی حرف می‌زنیم، این مسأله را نیز درنظر داریم که داستان‌ها از حداقل استانداردها و کیفیت لازم برخوردار باشند.

دادخواه با اشاره به اینکه داوران دوره اول جایزه «داستان تهران» بیش از آنکه دغدغه شهری داشته باشند، دغدغه داستان داشتند، افزود: در زندگی امروز شهر و مناسبات شهری اهمیت عمده‌ای پیدا کرده و تا وقتی این موضوع در داستان‌های ما نمود پیدا نکند، ادبیات ما پیشرفتی نخواهد کرد.

وی گفت: درحال حاضر شاید افراد بسیاری وجود داشته باشند که بتوانند داستان استاندارد بنویسند، اما آنچه اهمیت دارد تصویری یگانه و درست از شهر و مناسبات شهری است و نه صرفاً پرداختن به فضا و ساختمان و اتوبان. به همین خاطر باید در چنین جایزه‌ای شهر در مانیفست داوران اهمیت بیشتری به نسبت داستان داشته باشد.

این نویسنده با تأکید بر اینکه شهرهمان مدرنیته است و امروزه سبک زندگی و طرز فکر ما نیز درگیر این مدرنیته شده، افزود: شهر و مدرنیته دو روی یک سکه هستند و تا زمانی‌ که به لحاظ مضمونی و محتوایی مسأله‌مان را با شهر حل نکنیم، نمی‌توانیم وارد فرم ادبی بشویم؛ درهیچ کجای دنیا هم این اتفاق نیفتاده است، مگرآنکه داستان مدرن تکلیف خود را با شهر و مناسبات شهری و به طور خاص با مدرنیته مشخص کرده باشد.

دادخواه با اشاره به تلاش‌ نویسندگان در سال‌های اخیر برای ارائه تصویر درستی از شهر تهران گفت: متأسفانه اغلب این تلاش‌ها به رسمیت شناخته نمی‌شود، چراکه پشت سد کیفیت داستانی قرار می‌گیرد. این درحالی است که مدرنیته ادبی تهران تاریخ خاص و نقطه‌های درخشان خاص خودش را دارد.

این نویسنده افزود: جایزه «داستان تهران» در دوره اول بسیار خوب برگزار شد و اگر چند دوره به همین منوال بگذرد و معیارهای هنری و نظری آن مشخص‌تر بشود، می‌تواند حتی منزوی‌ترین نویسندگان را هم به سوی خود جلب کند، اما همانطور که گفتم باید همه هم‌وغم خود را روی این بگذارد که شهر تهران بر داستان اولویت داشته باشد.

دوره‌ی دوم

alirezamahmoudiiranmehr

علیرضا محمودی ایرانمهر می‌گوید: جایزه «داستان تهران» می‌تواند با تولید و نشر آثاری که برآیند زندگی در پایتخت است، به یک برند مهم ادبی در این زمینه بدل شود.

این نویسنده درگفت‌وگو با ستاد خبری دومین جایزه «داستان تهران» عنوان کرد: باید به جایی برسیم که وقتی مهر این جایزه روی کتاب یا داستانی می‌خورد، یک اعتبار فرهنگی برای آن به همراه بیاورد، یعنی اعتبار مالی و اداری جایزه «داستان تهران» را به یک اعتبار فرهنگی بدل کنیم.

وی افزود: ما جایزه‌ای به نام «گلشیری» داشتیم که وقتی به کتابی داده می‌شد، اعتباری برای آن نویسنده و کتاب به شمار می‌رفت و حتی در دوره‌های اول برگزاری این جایزه کتاب را به چاپ‌های دهم و یازدهم می‌رساند؛ به این دلیل که مردم به این نام و این جایزه اعتماد داشتند.

نویسنده کتاب «ابرصورتی» با بیان اینکه اعتباری که از یک شخص گرفته شده باشد، به نسبت اعتباری که براساس یک جریان شکل گرفته دوام کمتری دارد، گفت: جایزه «داستان تهران» می‌تواند به صورت گسترده‌تری این اعتبار را در طول زمان کسب کند و این وظیفه‌ای است که بر دوش برگزارکنندگان این جایزه قرار دارد.

محمودی ایرانمهر همچنین درباره‌ي حضور نویسندگان سرشناس به عنوان یکی از راه‌های کسب اعتبار برای یک جایزه ادبی گفت: متأسفانه دوره‌ي غول‌های ادبی گذشته است و در ادبیات ایران هم جدا از پیشکسوتانی مثل دولت‌آبادی که حضورشان ارزشمند و غنیمت است، کمتر نویسنده‌ای داریم که چنین تأثیری را داشته باشد، ضمن اینکه یک جایزه نباید اعتبار خود را از آدم‌ها کسب کند، بلکه باید به خلق اعتباری دست بزند که هر کسی به عنوان نویسنده، داور، سخنران یا شرکت‌کننده براساس این اعتبار و اعتماد دراین جایزه حضور پیدا کند.

وی افزود: یکی از اصلی‌ترین روش‌ها در کسب این اعتبار، سلامت اخلاقی در برگزاری جایزه است، این سلامت اخلاقی می‌تواند شیوه‌ي داوری آثار تا تفکر حاکم بر جایزه را شامل شود.

این نویسنده همچنین از وارد نشدن این جایزه به تفکرات محدود و خاص ایدئولوژیک به عنوان یکی از معیارهای سلامت اخلاقی آن نام برد و اضافه کرد: جایزه «داستان تهران» در همین گام نخست، درست عمل کرده و خودش را به سطحی رسانده‌است که در کنار دیگر جایزه‌های معتبر ادبی ایران قرار بگیرد.

وی پیشنهاد داد برگزارکنندگان این جایزه تنها به مسابقه اکتفا نکنند و با دعوت از نویسنده‌های مختلف مجموعه داستان‌هایی با موضوع شهر تهران نیز منتشر کنند.

نویسنده کتاب «بریم خوشگذرونی» با اشاره به اینکه شهر تهران، شهری بدون قصه، خیال و تصویر است و هنوز ادبیات ما آنگونه که باید به این شهر نپرداخته، گفت: همه شهرها نیاز به قصه دارند و آنچه به این جایزه اهمیت می‌بخشد، فرصتی است که برای خلق قصه‌های تهران ایجاد می‌کند، چراکه امروز تصویر ما از این شهر تنها تصویر یک خوابگاه یا محل کار و زندگی است، درحالی که شهری مثل پاریس، جدا از امکانات شهری خود، به خاطر انبوهی از قصه‌ها و تصاویر ذهنی که با ادبیات خلق شده‌اند، به چیزی بدل شده که ما امروز از این شهر در ذهن داریم.

محمودی ایرانمهر در پایان گفت: این ادبیات است که به شهرها و موقعیت‌های زمانی و مکانی مختلف غنا می‌بخشد، وگرنه یک ساختمان، یک شهر و هرآنچه به دست بشر ساخته می‌شود، نمی‌تواند مفهوم ذهنی خودش را منتقل کند.

اخبار | دوره‌ی دوم

193_8_ali_khodaei_04

علی خدایی می‌گوید برای نوشتن از تهران نباید تنها به شهری نگاه بیندازیم که امروز در آن زندگی می‌کنیم، بلکه باید تهران قدیم را هم در داستان‌ها تصویر کرد.

رئیس هیأت داوران اولین دوره جایزه «داستان تهران» در گفت‌وگو با ستاد خبری این جایزه، با اشاره به اینکه پارسال خبری ازتهران سی یا چهل سال پیش در داستان‌های ارسالی نبود، افزود: شاید بد نیست به این نکته فکر کنیم که آیا تنها باید نویسندگان جدید و یا جوان در این مسابقات و گردهمایی‌های ادبی شرکت کنند و آیا وقت آن نرسیده که از نویسندگان دیگر نیز بخواهیم که تهران خودشان را در قالب داستان ارائه‌ کنند، چیزی که ما پارسال کمتر شاهدش بودیم.

نویسنده کتاب «تمام زمستان مرا گرم کن» معتقد است نویسندگان جوان می‌توانند با تصویر کردن آنچه در دل نسل‌های گذشته است، تهران دیگری را هم در داستان‌های خود داشته باشند؛ تهرانی که مثلاً از زبان یک پدر و یا مادر در قصه روایت می‌شود.

خدایی گفت: جایزه داستان تهران فقط یک مسابقه نیست، بلکه یک گردهمایی بزرگ داستانی درباره تهران است و هرکس باید تهران خودش را در این فرم ادبی ثبت کند، مثل همان اتفاقی که در سینما شاهد آن بوده‌ایم.

این نویسنده با اشاره به اینکه باید همانطور که لایه‌های سطحی شهر تهران را می‌بینیم و تصویر می‌کنیم، عمق این شهر را هم ببینیم و تهران دیگری را نیز کشف کنیم، افزود: اگر خوب گوش کنیم هنوز صداهای گذشته در تهران وجود دارد؛ مثلاً وقتی نیمه‌شب است و در کوچه‌ای آواز بیات تهران را می‌شنوی.

وی تصریح کرد: جایزه «داستان تهران» تازه شروع شده و باید گام‌های خودش را بردارد و هرچه جلوتر می‌رویم فکرهای خوب و اندیشه‌های بهتری را نیز به این گردهمایی داستانی اضافه کنیم. مثلاً خود من آرزو دارم که جایزه داستان اصفهان نیز برگزار بشود. این ایده‌ای است که از دل جایزه «داستان تهران» بیرون آمده و باید منتظر ایده‌های خوب دیگری نیز باشیم.

نویسنده «کتاب آذر» با تأکید براینکه خوب است چراغ این جایزه در طول سال نیز روشن نگه داشته شود، به چاپ برخی از این داستان‌ها در مجله همشهری داستان به عنوان تلاشی در این راستا اشاره کرد و پیشنهاد داد که در کنار این کار، در طول سال نیز شب‌های داستان‌خوانی با موضوع تهران برگزار شود.

خدایی همچنین در مورد معیارهای لازم برای نوشتن داستانی درباره شهر تهران گفت: داستان در وهله اول باید داستان باشد و در وهله دوم روح مردم آن شهر و صدای آن شهر در داستان ثبت شده باشد؛ از جمله پرنده‌ها، کوچه‌ها، اسم‌ها، درخت‌ها، بر‌ج‌ها، ترافیک و هرچیزی دیگری که مال آن شهر است، بطوریکه وقتی من چشمم را می‌بندم و به داستان فکر می‌کنم، بتوانم شهر تهران را مجسم کنم.

دومین جایزه «داستان تهران» از سوی ماهنامه داستان همشهری برگزار می‌شود. بر اساس فراخوان این جایزه، مهلت ارسال آثار تا پایان مهرماه ۹۴ است.