۱۳۲۲، شیراز. نویسنده و پژوهشگر. برندهی لوح زرین بهترین نویسندهی بیست سال داستاننویسی در ایران (۱۳۷۶). نخستین مجموعهداستان او با عنوان «دهکدة پرملال» حاصل تجربیاتش بعد از تدریس در سپاهدانش و در میان روستاییان بود. تاکنون نوزده اثر از جمله مجموعهداستانهای «انگار هیچ وقت نبوده»، «دو چشم کوچک خندان»، «مویههای منتشر» و «سیری در جذبه و درد»، رمانهای«پلنگهای کوهستان» و «رقصندگان»، نمایشنامههای «شب»، «دوست من» و «قالیبافان» را نوشته است. کتابهای«زندگی با ورزش»، «اگر باران ببارد» و «آهوی زیبای من» در حوزهی کودک و نوجوان از او منتشر شده است.
از اسفند به بعد هوای شیراز بهناگهان عوض میشد. باد با حریری لطیف از هرچه عطر خوش بود همراه میشد. سرما و گزندگی هوا جایش را به لطافت بیآزاری میداد. پانزده اسفند به بعد پشتبامهای کاهگلی زیر علف میشد سبز و یکدست و مخملی. یکی از تفریحهای ما بچهها پیدا کردن «گربه نوروزی» درون علفها بود؛ کرمهایی بودند رنگارنگ.
با يك تلفن شروع شد. نديده و نشناخته، و با اينكه يكيدو نسخه از «دهكدهی پرملال» بیشتر نداشتم قول دادم برايش ميفرستم؛ يكيدو كتاب تازهمنتشرشدهام را هم ضميمه كردم و جرقهی دوستيها زده شد. لهجهاي همانند شيرازيها داشت و چیزی كه بيشتر تشويقم كرد «دهكده» را برايش بفرستم اين بود كه گفت زادهي «ساردوییه»ی كرمان است؛ بخشی در شهرستان جیرفت كه روستاي «قلاطوييه»، محل خدمت سپاهدانشم، آنجا بود.