۱۳۵۲، تهران. نویسنده و چشم‌پزشک. نوشتن را حدود نه‌سال پیش آغاز کرده‌است. از آن‌جا که مقیم آمریکاست، زمینه و موضوع بیشتر داستان‌هایش تجربه‌های زیستی ایرانیان مهاجر در کشورهای دیگر است. اولین مجموعه‌داستان او با عنوان «آن زنِ دیگر» بهار امسال چاپ شد که برخی از آثار آن در مجله‌ی داستان منتشر شده است.

اپیدمی

آبان ۱۳۹۳

دوشنبه ا‌ست. طرف‌های غروب. میانه‌های پاییز. با میترا روی پله‌ی آخر طبقه‌ی چهارم کلینیک نشسته‌ایم، چند قدم مانده به پشت‌بام. راه‌پله با نورِ سبز بی‌رمقی که از پنجره‌های عشقه‌بسته به پاگرد می‌ریزد، روشن است. این‌جا ساعت ناهار نداریم. هرکی هروقت شد باید از خودش پذیرایی کند.

چهل سنت برای چای

تیر ۱۳۹۳

در طول هفته، پول خرد‌هایم را با وسواس پس‌انداز می‌کنم تا بشود چهل‌سنت و خودم را گول می‌زنم که آن پول را هرگز نداشته‌ام. جمعه‌به‌جمعه خودم را با چهل‌سنت چای، غافل‌گیر می‌کنم. گاهی فکر می‌کنم این پول، قیمت دیوانه نشدنم در این شهر غریب است.

قفل غریب

بهمن ۱۳۹۲

نشسته‌ام توي ایستگاه اتوبوس خیابان برادوِی که بروم خانه. هر اتوبوسی می‌آید صورتم را می‌گردانم آن‌وری. یعنی سوار نمی‌شوم، برو. بادِ عبورِ تنه‌ی سنگین‌شان دانه‌های برف را به سروصورتم می‌کوبد. منتظرم ده شب بگذرد. اتوبوس بعد از ده، نصف قیمت می‌شود.

بلیت برگشت

مهر ۱۳۹۲

ویزا نود روزه بود. به قدر یک تابستان دیدار با خانواده بعد از دوازده‌سال. به قدر این‌که به چشم ببینم گذر این‌همه‌سال با چهره‌ی آدم‌ها چه کرده و یا پی ببرم به بی‌رحمی و اغراق‌ عکس‌ها.