۱۳۵۲، مشهد. نویسنده. کارشناس الهیات دانشگاه مشهد. مقام اول بخش ویژهی جشنوارهی مطبوعات برای صفحهی هنرمندان شهید در مجلهی سوره (۱۳۸۳). ازجمله کتابهایش میتوان به زندگینگارههای «از چندهلا تا جنگ» و «تیکتاک زندگی»، کتاب «شاهین کوهستان» و کتاب «خانهام همین جاست» اشاره کرد. کتاب «خاطرات همسر شهید لشگری» به قلم جعفریان در آستانهی چاپ است.
تابستان ۱۳۵۶ رفتم کانادا. دایی ناصر کانادا درس میخواند. به مادرم گفت: «ناهید را بفرست کانادا، اینجا فضای سیاسی باز است. مثل ایران نیست که هیچکس جرئت نمیکند راجع به شاه و حکومت صحبت کند. بیاید اینجا خودش انتخاب میکند، خودش راه درست را تشخیص میدهد.»
نامه خیلی کوتاه بود: «من زندهام. نمیدانم شما کجا هستید. از هیچچیز خبری ندارم. نمیدانم به چه آدرسی باید نامه بنویسم به خاطر همین نامه را به آدرس نیروهوایی مینویسم. منیژهجان هرجا هستی از وضع خودت و بچه برایم بنویس. تا امروز امکانش نبود این را به تو بگویم. الان که این امکان را دارم برایت مینویسم. وضع من اصلا معلوم نیست. تو مختاری که ازدواج کنی.» بیشتر از صدبار این چند خط نامه را خواندم.