بهترین ناداستاننویسها به ما نمیگویند چطور دربارهی چیزی فکر کنیم، چه حسی دربارهی آن داشته باشیم، یا چه عواطفی در ما برانگیخته شود. آنها فقط جزئیات ملموس را به ما نشان میدهند. ذهن خواننده به «هیجان» درمیآید و عواطفی را که قبلا داشته دوباره تجربه میکند.
نویسندگان ناداستان خلاقانه روشهای نمایشی و خلاصهای را با هم تلفیق میکنند تا ناداستان را در نظرخواننده جالبتر کنند. شرح مستقیم ـ بیان حقیقتها بدون نمایش، بدون توصیف و بدون تفسیر ـ مطالعه را برای خواننده کسلکننده میکند.
ر قسمت اول کارگاه ناداستان، قلابِ شروع توضیح داده شد؛ اینکه نویسندهی ناداستان چطور میتواند در شروع متن مخاطب را همراهش بکشاند. در قسمت دوم، گشایشهای نمایشی، نویسنده با آوردن چند مثال از ناداستاننویسهای مطرح، روشهایی مثل گفتوگو یا توصیف را برای درگیر کردن خواننده و جذابتر کردن ناداستان آموزش میدهد.
وظیفهی ناداستان گزارش حقایق نیست بلکه بیان حقایق به شیوهای است که فهم عمیقتری از موضوع به خواننده منتقل کند. نویسنده برای نوشتن ناداستان خلاقانه به مهارت قصهگویی و پژوهش نیاز دارد. او باید روی موضوعش تسلط داشته باشد، نه اینکه صرفا حقایق را حفظ کند و آنها را با نقلقول گزارش دهد.