۱۹۰۲- ۱۹۹۱، لهستان. نویسنده. برندهی جایزهی نوبل ادبیات (۱۹۷۸) و برندهی جایزهی کتاب ملی آمریکا (۱۹۷۰ و ۱۹۷۴).از میان آثارش مجموعهداستان «یک مهمانی یک رقص»، «احمقهای چلم و تاریخشان» و «دوباره احمقهای چلم» و رمان «دشمنان» به فارسی ترجمه شدهاند.
حییم مردی بود با قامت متوسط، قوی و چهارشانه، با صورتی آفتابسوخته به رنگ برنز و ریشی به همان رنگ. روی لباسهایش انگار گردِ زنگار نشسته بود. هنوز جوان بود ولی صورتش چینوچروک صورت آدم زحمتکشی را داشت که به خودش رحم نمیکند.
به مرد نگاه کردم؛ هاجوواج آنجا ایستاده بود. اضطراب و حیرت در چهرهاش موج میزد و احساس دیگری که نمیشد اسمی روی آن گذاشت. با همهی هول و هراس، هنوز ردی از خنده در چهرهاش وجود داشت که معنیاش را نمیفهمیدم. پدر دستش را گذاشت روی چشمهایش.
صدایش زنگ خشکِ گوشخراشی دارد. به مارکسیسم کاملا مسلط است و چندین زبان میداند؛ بارها در سوربن سخنرانی کرده است. سالی دوبار به مسکو سفر میکند. و انگار كه همهی اینها کافی نباشد، پدر ثروتمندی هم دارد: پدرش مالک چاههای نفت در حوالی دروهوبیچ است. لازم نیست حقوقبگیر حزب باشد.