حدود صدوپنجاه سال پیش کتابی منتشر شد با عنوان خاطرات مستر همفر: جاسوس بریتانیا در خاورمیانه که در آن ادعا شده بود این کتاب خاطرات یک انگلیسی است که اوایل قرن هجدهم میلادی به سرزمینهای اسلامی آمده تا برای دولت بریتانیا جاسوسی کند. حقیقت قضیه کاملا روشن نیست که آیا اساسا این کتاب ساختهوپرداختهی دیگران است یا اینکه واقعا جاسوسی با این نام و مشخصات وجود داشته و خاطراتش را ثبت کرده و با فاصلهی زیادی پس از مرگش منتشر شده است.
هزارویک روز داستان شاهزادهخانم زیبایی است كه خواب غریبی میبیند و با تعبیر آن نتیجه میگیرد تمامی مردان بیوفا هستند. او تصمیم میگیرد هیچوقت ازدواج نکند و از پدرش میخواهد او را مجبور به وصلت با كسی نکند. پدر میپذیرد اما پس از مدتی دستبهدامان دایهی دختر میشود تا بداند مشکل چیست و چگونه میتواند دختر را از این فکر منصرف کند.
هزارویک روز داستان شاهزادهخانم زیبایی است كه خواب غریبی میبیند و با تعبیر آن نتیجه میگیرد تمامی مردان بیوفا هستند. او تصمیم میگیرد هیچوقت ازدواج نکند و از پدرش میخواهد او را مجبور به وصلت با كسی نکند. پدر میپذیرد اما پس از مدتی دستبهدامان دایهی دختر میشود تا بداند مشکل چیست و چگونه میتواند دختر را از این فکر منصرف کند.
مخفی نماند که در جمیع تلگرافخانهجات فرنگستان رسم این است که به جهت تعیین مبلغی که باید بهازای مکالمات تلگرافی ادا نمود، عدهی کلمات را معتبر میدانند مطلقا، اعم از آنکه عدهی حروف کلمه قلیل باشد مانند واو عطف و لفظ «آب» یا کثیر مانند «افراسیاببیک» نه عدهی حروف کلمات را.
کارتپستالهاى پیشرو، از دو مجموعهی آنسخدی و پسران، و کمپانی شِرر و نابگولتس در مسکو انتخاب شدهاند که جزو اولین کارتپستالهای چاپشده با موضوع ایران است. یکی به سفارش پست ایران که قرار بوده تصویر ایران را به بقیهی دنیا نشان بدهد و دیگری را اتحادیهی پستی روسیه منتشر کرده است؛ آنهم شاید به این دلیل که نامههای ایرانی به اروپا لاجرم از روسیه میگذشت و باید چندین کُپک بهعنوان مالیات پست روس، بر آن چسبانیده میشد.
از وقتی پای تلگراف به ممالک شرقی وارد شد، زندگی تغییر یافت. گفتوگویی که سر صبر بود و بایستی چاپاری کاغذنوشتهها را پیاده و سواره میرساند، مفارقتها و دوریهایی که موافقت و صمیمیت میساخت، تغییر کرد. تلگراف این سلوک را تغییر داد. این وسیلهی نوظهور مانند بسیاری از اسباب فرنگیساز ابتدا به خدمت دولت و دربار درآمد تا با آن اخبار ولایات راحتتر و سریعتر در مملکت بگردد.
هزارویک روز داستان شاهزادهخانم زیبایی است كه خواب غریبی میبیند و با تعبیر آن نتیجه میگیرد تمامی مردان بیوفا هستند. او تصمیم میگیرد هیچوقت ازدواج نکند و از پدرش میخواهد او را مجبور به وصلت با كسی نکند. پدر میپذیرد اما پس از مدتی دستبهدامان دایهی دختر میشود تا بداند مشکل چیست و چگونه میتواند دختر را از این فکر منصرف کند.
حال قریب پانزده سال میشود که من در اروپا هستم و بهواسطهی کثرت کار و قلت وسایل مادی راحت، پیر و شکسته شدهام. تا مدتی که در پاریس بودم با کمال قناعت که فوق آن را هیچکس نمیتواند تصور بکند زندگی میکردم. بهطوری که همهکس بحمدالله مرا مستغنی بل غنی فرض میکرده است و همهی دلخوشی و آسایش من در کارهای ادبی بود که به آنها مشغول بودم.
روزنامهی وقایع اتفاقیه هم بهعنوان پایهی اصلی روزنامهنگاری ایرانی، کارش را به این شکل پیش میبرد که در بخشی از روزنامه، اخبار داخلی را پوشش میداد، اعم از اخبار دربار و درباریان تا اخبار جاری شهرها و ولایات دور و نزدیک و در بخشی دیگر، گردانندگان روزنامه اخبار دنیا را از روزنامهها و نشریاتی که از اروپا یا احیانا آمریکا به دستشان میرسیدند، گزیده و ترجمه میکردند.
هزارویک روز داستان شاهزادهخانم زیبایی است كه خواب غریبی میبیند و با تعبیر آن نتیجه میگیرد تمامی مردان بیوفا هستند. او تصمیم میگیرد هیچوقت ازدواج نکند و از پدرش میخواهد او را مجبور به وصلت با كسی نکند. پدر میپذیرد اما پس از مدتی دستبهدامان دایهی دختر میشود تا بداند مشکل چیست و چگونه میتواند دختر را از این فکر منصرف کند.